نگاه به وحدت؛ با کدام رویکرد؟

خبرگزاری فارس: زمانی که در هدایت فتنه گران، نامه های تهدیدآمیز به نظام نوشته و به‌زعم خود تنها گزینه مقابل نظام را تمکین در برابر خویش می‌دانند، جایی برای وحدت نیست و بالعکس آن هنگام که فتنه‌گران در نهایت ذلت از میان ملت طرد شده و به گوشه‌ای می‌خزند، پیگیری «وحدت» به میان بورس طلایی اظهارات ایشان باز می‌گردد.


وحدت و ضرورت نیل به آن مقوله‌ای است که حداقل در شرایط فعلی جامعه در عین ضرورت با دو رویکرد متفاوت به آن نگریسته می‌شود و از آن رو که عنوان «وحدت» نیز همچون سایر عناوین پرطمطراق، برجسته و اساسی است حتی وحدت شکنان نیز حرکت اختلاف انگیزانه خود را با فریب و نیرنگ در لفافه‌هایی از وحدت دنبال می‌کنند.
از این رو می‌توان پایه‌ها، مبانی و اهداف مورد پیگیری این دو رویکرد را بدین ترتیب برشمرد:
یک رویکرد به «وحدت» این مقوله مهم و اساسی را نه ابزاری و مقطعی بلکه پایدار و دائمی تعقیب می کند.
در این رویکرد ضرورت نیل به وحدت، ناشی از درک موقعیت و جایگاه حساس کشور نسبت به جهان و مسئولیت شناسی در رابطه با این جایگاه است. چنانچه علی‏رغم کوچک نشمردن دشمن، با نگاه واقعی به میزان قدرت او و نیز احاطه به نقاط ضعف و کاستی‌های این قدرت‌ها، توان داخلی برای مواجهه با او بسیج شده و اتفاقا وحدت بر مبنای همین نگاه ضروری فرض می‌شود.
در این نوع نگاه به وحدت، افق، دستیابی کشور به موقعیت‌ جهانی و شکستن انحصارهای بین المللی ارزیابی شده و سهم هر بخش، متناسب با جایگاه آن در کشور سنجیده می‌شود. بدین جهت است که این اختلافات و پرداختن بی جهت به آن، شانس دستیابی به افق را محدود کرده و با صرف انرژی های داخلی، مسئولیت‌ها و ظرفیت‌های حساس بیرونی و جهانی مورد غفلت قرار می‌گیرد.
در این تفسیر و رویکرد به وحدت اتفاقا برخورد با متخلفین و افشای چهره فتنه انگیزان نه تنها اختلاف افکن نیست که نوعی مقابله با دشمن و در راستای پازل پیاده سازی افق نهایی حرکت انقلابی تلقی می شود. ضمن آنکه بر این اساس، نیل به وحدت با حضور فتنه گران اساسا امکان‌پذیر نخواهد بود و مقابله با ایشان ،به تعبیر ملای رومی گامی در جهت «دفع شر موش» و سپس «اندوختن گندم» خواهد بود.
رویکرد اول به «وحدت»، مردم، ارزشها، نظام و انقلاب را پایه و اساس وحدت برمی‌شمرد و حاضر نیست به خاطر منعفت طلبی برخی خواص زیاده خواه، رضایت خاصه را بر رضایت عامه غلبه داده وبدین ترتیب وحدت ملی مخدوش شود. البته مصلحت، رعایت حدود و عدم تجاوز از عدالت حتی در برخورد با متخلفین و فتنه گران، جزء اصول اساسی این رویکرد خواهد بود.
در این رویکرد شاخص‌های مورد تاکید امام(ره) ،انقلاب اسلامی و رهبری معظم انقلاب (دام ظله) مبنا ومعیار اصلی وحدت بخش در جامعه است. در این میان پیروی از ولایت فقیه، دشمن شناسی و لزوم تعیین روشن خطوط قرمز با او ، تکیه بر استقلال ملی و ارزش‌های اسلامی و رهروی عملی در راه آرمان‌ها، پیگیری عدالت اجتماعی و توجه به ملت، به مثابه سنگ زیرین تعامل گروهها و وحدت با یکدیگر تلقی می‌شود و هر جریان یا گروهی که به این بنای مستحکم بی‌اعتنا باشد نمی‌تواند طرف وحدت و گفت‏وگو قرار گیرد.
تاکنون اما مردم به خوبی منادیان راستین «وحدت» و سوء استفاده کنندگان از آن در جامعه را تشخیص داده‌اند .دقیقا از همین روست که همواره وحدت خوانی از سوی حامیان فتنه گران را نیز با دیده تردید نگریسته اند. نظام اسلامی نیز همواره مروج و مبین این وحدت بوده است.

یک رویکرد دیگر به وحدت هم اما با لازم شمردن وحدت در جامعه، علت ضرورت آن را بزرگ دانستن تهدیدات بیرونی دشمن، حضور دشمن در مرزهای کشور، ضرورت استفاده از تمامی نیروهای داخلی در رده‌های مدیریتی و از عهده برنیامدن یک جناح در اداره کشور و مواردی شبیه به آن ارزیابی کرده و خود را منادی وحدت در جامعه برمی شمرد.
مبلغان این رویکرد البته دارای سوابق معلوم و مشخص در جامعه هستند؛ همه آنها را می شناسند و میزان پایبندی آنان به «وحدت» را هم می دانند.جالب آنکه پیروان پیگیری این رویکرد آن هنگامی که علی القاعده می بایست در مقابل میثاق وحدت ملی یعنی قانون اساسی و آراءی عمومی ملت - به عنوان سمبل وحدت بخش جامعه - تمکین کرده و در برابر آن خاضع باشند، این ضرورت پیش گفته را به کناری نهاده و با برافروختگی تمام بر سبیل تفرقه می رانند.
مردم حتی دیده‌اند که این جماعت بارها با سکوت توأم با رضایت و یاحتی درمواقعی با تأییدات تصریحی و تلویحی خود بر آتش اختلاف و تفرقه دمیده‌اند و هیچگاه دم از ضرورت «وحدت» در آن شرایط بر نیاورده‌اند.
افکار عمومی دیده‌است علی‏رغم آنکه این گروه به هنگام خطابه در باب وحدت، تهدیدات دشمن را آگراندیسمان کرده با بازتاب دادن غیرواقعی و بزرگنمایی آن در جامعه سعی در شکستن روحیه داخلی درمواجهه با دشمن داشته‌اند، به هنگام شعله ور سازی دامنه اختلاف حتی آن گاهی که دشمن عریان به متن صحنه آمده و از گروه اقلیت ساختارشکن و برانداز حمایت کرده زبان در کام کشیده و اساسا گویی دشمن را ندیده‌اند!
پرواضح است زمانی که این جماعت در همراهی و -شاید به تعبیر رساتر- هدایت فتنه گران در پس و پیش پرده، نامه های تهدیدآمیز به نظام می نویسند و به زعم خود تنها گزینه مقابل نظام را تمکین در برابر خویش می‌دانند جایی برای سخن گفتن از وحدت نیست و بالعکس آن هنگام که فتنه گران در نهایت عجز و ذلت از میان ملت طرد شده و به گوشه‌ای می‌خزند، پیگیری عنوان زیبای «وحدت» به میان بورس طلایی اظهارات ایشان راه می‌یابد.
در این صورت پربیراه نیست که مردم با بصیرت دریابند که این نوع دم زدنها از "وحدت " نیز گامی در جهت حفظ سرمایه اندک فتنه گران، جلوگیری از حذف و طرد مطلق آنان و نهاده شدن استخوان لای زخم برای سربازکردن آن در موعدی دیگر صورت می پذیرد.
مردم مشاهده می‌کنند معتقدان به این رویکرد آن زمان که خود در قدرت حاضرند هر سلیقه دیگر را نفی و طرد کرده و با خطابه هایی آتشین به اندک بهانه‌ای دیگران را به کارشکنی و بحران آفرینی برای دولت متهم کرده‌اند اما هنگامی که به علت کثرت خطاها، ناکارآمدی‌ها و کارشکنی آنان در برابر حرکت انقلاب و نظام اسلامی، با انزوا و دوری از مناصب قدرت از سوی مردم مواجه می‌شوند برای تضمین ادامه حضور در قدرت بار دیگر منادی استفاده از تمام نیروها و ظرفیت‌های موجود شده و ابراز می‌دارند که کشور را نمی‌توان با یک سلیقه اداره کرد!


در این رویکرد البته هر نوع برخورد و مواجهه با متخلفین و افشا نمودن زد و بندها و دست یازیدن‌ها به بیت المال به سرعت، مقابله با نظام! عنوان شده و حرکتی خلاف وحدت در جامعه تلقی می شود. از این رو آبروی چنگ زنندگان پرادعا به بیت المال از آبروی خود نظام نیز محترم‌تر شمرده شده و در صورت به خطر افتادن گوشه‌ای از این آبرو ،وظیفه‌شان است که وحدت را به کناری نهاده و حیثیت کل نظام و انتخابات را با هتاکی در نوردند.
روشن است که مردم در میان این دو رویکرد، خود بارها کدامیک را برگزیده و با قاطعیت به رویکرد دیگر "نه " گفته‌اند. انتخابات ساال گذشته نمود بارزی از انتخاب و آشکار سازی این رویکرد بود که اتفاقا کسانی که امروز و در پی هشدارهای موکد و هوشمندانه رهبری فرزانه انقلاب در پاسداشت وحدت کلمه به میان آمده و می‌خواهند با تفسیر خود بیانات معظم له را تحریف کنند، میدان دار تفرقه و جدایی در میان مردم بودند که با بی اعتنایی مردم بار دیگر رسوا شده و منزوی شدند.
در آخر ذکر این نکته مفید است که در جامعه ما وحدت عملی تنها با حضور مردم و پیروی از رهنمودهای سکاندار کشتی انقلاب اسلامی امکان‌پذیر است.تجسم عملی آن نیز انتخابات ،نمازهای جمعه ، راهپیمایی‌های عمومی و... است؛ از این‌رو کسانی که بخواهند با لگدکوب کردن آراءی ملت، نظام اسلامی را به چالش طلبند بیش از پیش از جماعت متحد ملت طرد شده و مشت بر سندان می‌کوبند.
یادداشت از: محمد سعید ذاکری